بسمعه تعالی
24 الی 30 مهر، هفته ارتقاء بهداشت روانی گرامی باد
آشنایی با دوران نوجوانی
اصطلاح نوجوانی[1] از کلمه ی لاتین" adolescere مشتق شده که به معنای "رسیدن به بزرگسالی است.
نوجوانی یک دوره انتقالی از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت پذیری جوانی و بزرگسالی است. در این دوره نوجوان با دو مساله اساسی درگیر است: بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین و بزرگسالان و جامعه، و بازشناسی و بازسازی خود به عنوان یک فرد مستقل. رفتار فرد در این دوره گاه کودکانه و گاه همانند بزرگسالان است. در طول این دوره معمولا تعارضی بین این دو نقش در فرد مشاهده می شود (لطف آبادی، 1381، ص 11، به نقل از کریمی، 1389).
دورهی نوجوانی از 12 سالگی (که متوسط سن بروز بلوغ جسمی و جنسی دختران و پسران است) تا 20 سالگی (سن متوسط دستیابی به استقلال و خودکفایی و شکل گیری هویت« خود») در نظر گرفته می شود(همان، ص 14).
برک[1] (2002، به نقل از شهرآرای،1383)نوجوانی را به سه دوره متمایز تقسیم می کند:
1).اوایل نوجوانی: این دوره 11 تا 14 سالگی را شامل می شود و در آن فرد از نظر جنسی به رسش می رسد و سرعت رشد جسمانی زیاد است.
2).اواسط نوجوانی: این دوره 14 تا 18 سالگی را شامل می شود و در آن تغییرات بلوغی کامل می شود.
3).اواخر نوجوانی: این دوره 18 تا 21 سالگی را شامل می شود و در آن فرد نه تنها از نظر ظواهر بلکه از نظر پذیرش نقشهای بزرگسالان وضعیتی مشا به آنان پیدا می کند
دورهی نوجوانی دورهی تغییر و تحولات بسیاری، چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی و روانی و شخصیتی و اخلاقی می باشد. در زیر برخی از این تغییر و تحولات را مورد بررسی قرار میدهیم:
از لحاظ بدنی سرعت رشد قد در این سن افزایش می یابد، دستگاههای تولید مثل کامل می گردد و غدد داخلی بخصوص هیپوفیز، تیروئید، غده های جنسی و غده های فوق کلیوی هورمون هایی را ترشح می کنند. ترشحات غدد داخلی و فعالیت بیشتر بعضی از غدد در این مرحله، باعث رشد سریع عضلات و استخوانها و اعضای داخلی بدن میگردد
. افزایش طول قد، دوکی شدن قامت، افزایش وزن، بخصوص در دختران، تغییر صدا و پیدایش صفات ثانویه در هر دو جنس از علایم بارز این مرحله می باشد و بطور کلی تناسب اندام آ نها به هم می خورد که این خود موجب غافلگیر شدن و در نتیجه اضطرا ب و پیدایش برخی از نابسامانیها و آشفتگیها در رفتار می گردد
همزمان با تحولات قبلی، تحول عواطف و احساسات نیز مانند تحول بدن نوجوان، شکل جهش واقعی به خود می گیرد. عواطف و احساسات آتشینی در درون آنها ایجاد میگردد و خلق و خوی آنان را بکلی دگرگون می نماید. توازنی که قبل از بلوغ بطور طبیعی بین جسم و جان کودکان وجود داشت به هم میخورد و تمام حرکات، رفتار و گفتارشان به کلی تغییر می کند. افکارشان با واقعیات زمان تطابق ندارد، رؤیایی، عشق طلب و در برابر مسائل بسیار حساس می شوند(فلسفی، 1348؛ به نقل از خدایاری فرد، 1385، ص 5).
از لحاظ فکری دورهی نوجوانی شروع دوره ی تفکر انتزاعی یا عملیات منطق صوری است. در دورهی کودکی، کودک بر اساس عینیات و واقعیات تفکر و استدلال می کند، ولی در این دور، نوجوان عملیات ذهنی خود را وسعت می دهد و علاوه بر منطق عینی، بر اساس فرضیات نیز استنتاج می نماید و به آزمون جنبه های عملی ایده آل ها و حقیقت فرضیه ها در قبال واقعیت خارجی و نظریه های دیگران می پردازد. در حالیکه کودک در زمان حال زندگی می کند، نوجوان بالغ در تفکر خود پدیدهی زمان را به دو سو امتداد می دهد: گذشته و آینده. فعالیت سیر در گذشته و تفکر به آینده علاقه او را به حال کاهش میدهد و از این جهت نیروی انطباق او با زمان حال اندکی ضعیفتر می شود (خدایاری فرد، 1385، صص 5 و 6).
نوجوانی دورهی انتقال از اخلاق دیگر پیرو به اخلاق خود پیرواست. دنیای بزرگسالان از نوجوانان توقعات تازه ای دارد که نمیتوان بارفتارها و تخیلات دورهی کودکی پاسخگوی آنها بود. این دوره را عده ای «تولد دوباره» نامیده اند، زیرا دگرگونی های عمیقی در نوجوان پدیدار می گردد، فرد نه کودک است و نه بزرگسال، اما برای مرحلهی بزرگسالی آماده می شود و با تمام توان می خواهد به سمت کمال قدم گذارد که این حرکت و جهش با اشتباهات و لغزشهای بسیاری همراه است (همان، ص 6).
از لحاظ مذهبی، نوجوان می خواهد براساس تفکر و برهان عقلی و دلایل منطقی مطالب و مسائل مذهبی را بررسی و قبول نماید. به احساس مذهبی دورهی کودکی، در نوجوانی دانش، و در جوانی بینش مذهبی نیز اضافه می گردد. مسائل مذهبی اکثر اوقات، در دورهی نوجوانی ارزش واقعی پیدا می کنند و در نظام های زندگی ادغام می شوند (پیاژه، ترجمهی محسنی، 1360؛ به نقل از خدایاری فرد، 1385).
مساله هویت، یک تکلیف تحولی اساسی در نوجوانی است و در افزایش بهزیستی و شکوفایی نوجوانان نقش مهمی را ایفا می کند (غباری بناب و راقبیان، 1387، ص 161) اگر بخواهیم مهم ترین جنبهی تحولی دورهی نوجوانی را تعیین کنیم، اکثر متخصصان و صاحب نظران احتمالاً خواهند گفت نوجوانی دوره ای است که با شکل گیری و تثبیت هویت مشخص می شود. این نقطه نظر مبتنی بر ایده های اریکسون (1968) است که نوجوانی را به عنوان مرحلهی پنجم از هشت مرحلهی رشد روانی اجتماعی انسان معرفی کرده است. در طول دوران نوجوانی است که فرد کشف میکند که چه کسی است، در نتیجه در حالی که با چالش برقراری روابط صمیمانه با سایر افراد روبرو است به طرف مرحلهی بعدی حرکت می کند (میکاسی، 2000؛ به نقل از خدایاری فرد، 1385، ص 8 ).
منابع:
لطف آبادی، حسین(1381)، روانشناسی رشد 2 : نوجوانی، جوانی و بزرگسالی، تهران،انتشارات سمت.
شهرآرای، مهرناز(1383)، روانشناسی رشد نوجوان: دیدگاه تحولی: تهران: علم
خدایاری فرد، محمد(1385)، مسائل نوجوانان و جوانان، سایت دکتر خدایاری فرد.
غباری بناب، باقر و راقبیان، رویا(1387). کودک، نوجوان و معنویت، تهران، نشر یسطرون.
کریمی، علی اکبر (1389)، رابطه کارکرد خانواده با سبکهای هویت و جهت گیری مذهبی در دانش آموزان پایه سوم متوسطه، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
تهیه و تنظیم: علی اکبر کریمی (کارشناسی ارشد مشاوره مدرسه)