مشاوره

انتشار مطالب وبلاگ تنها با درج آدرس آن بعنوان منبع مجاز می باشد. خواهسمند است بدون ذکر منبع در جای دیگری استفاده نگردد

مشاوره

انتشار مطالب وبلاگ تنها با درج آدرس آن بعنوان منبع مجاز می باشد. خواهسمند است بدون ذکر منبع در جای دیگری استفاده نگردد

آیا زمان از پیش تعیین شده ای برای مرگ وجود دارد؟

ترجمه ای از کتاب  brief counseling in schools تالیف dennis lines 

دس : برخی چیزهای غریب در مورد من اتفاق افتاد ] نگاه گیج [ من زمانی را که پدرم سخت مریض بود به یاد می آورم، درست قبل از مرگ ایشان به نظر می رسید که او خوب می شود. او دوران نقاهت خود را در بستر می گذراند و گربه ای روی قفسهء سینهء او پرید، او گربه ها را دوست نداشت اما بواسطء گربهء روی او، او شروع کرد به عمیقاً نفس کشیدن و آن طوری به نظر می رسید که او دوباره سرزنده شده است. من قبل از آن فکر می کردم او دارد می میرد، اما چیزی او را تکان داد و او به نظر می رسید که به زندگی بر می گردد.

مشاور : غریبه، آیا اینطور نیست. تو فکر می کنی در آن زمان قرار بود پدر بمیرد؟

مردم می گویند وقتی زمان شما تمام است، مهلت شما تمام شده است. چنین به نظر می رسد که یک وقت معین برای مرگ وجود دارد. من به یاد دارم وقتی که در بیمارستان بودم، آنجا یک بیمار پیری بود در سن هفتاد سالگی که گردنش شکسته بود و توانبخشی برای او خیلی سخت بود. او می خواست بمیرد. از پرستاران درخواست کرد که بگذارند او بمیرد، و سرانجام خود را تسلیم مرگ کرد. من متعجب شدم که آیا او داشت تصمیم می گرفت که چه وقت بمیرد، آیا او در کنترل بود.

دس : پدر من خواست بمیرد زمانی که او خواست ] کناره گیرانه، او پایین را ورانداز می کند [ من در آن هنگام آنجا نبودم اما مادرم گفت او به حد کافی زندگی کرده بود و دیگر نمی خواست بیش از این زنده بماند.

 

تفسیر: گفتار می توانست روی آنچه دس معتقد بود نزدیک به یک پدیدۀ غیرطبیعی باشد جریان داشته باشد- یک گربه پدی را برای تنفس عمیق احضار می کند و سبب می شود او زنده شود- اما چنین بحث و گفتگویی اهمیت تفسیر غیرمنطقی را تشدید خواهد کرد. یک مشاور طرفدار REBT عقاید غیر منطقی را به مجادله خواهد کشید ( الیس، 1987 ) اما مشاور معنوی باید باورها را در متنی عریض و پایه ببیند ( لینز، b 1999 ). در عوض، گفتگو بسوی مفهوم وابسته به کتاب مقدس از « برای هر چیزی هنگامی است »، زمانی برای تولد و زمانی برای مرگ، کشیده می شود ( الکسیاستس 3:2 ). این منجر شد به یک بحث پربار دور از مفهوم عمل غریزی گربه، روی مبادله تعمق فیلسوفانه عام از زمان و فرصت، بی عدالتی در مورد رنج کشیدن بیگناه و سرنوشت ( لینز، b 1995 ).

هدف من از ذکر شخص بستری در بیمارستان عمومی و یادآوری انگیزۀ او نسبت به مرگ یک تاثیر مثبت روی دس داشت ( اسپیدی 2000 ) جریان، میل مرا بطور عظیمی برای بازیافت و همچنین تاکید بر اصول اساسی تجربیات وجودی از انتخاب، متاثر ساخت. دس راهنمایی را گرفته و در خلال اندوه ناشی از خواست پدر او برای بهبودی یا شکست سیاحت کرد. دانش آموزان در این سطح از رشد عقلی، توانایی منطقی برای بحث کامل در مورد این موضوعات را نخواهند داشت ( حداقل در مورد علائق ). اما دس در این دیدگاه مربوط به معمای وجودی او به لحاظ وجودی، توسط قلابهایی برای آویزان کردن اندیشه هایی از اعتقادات انطباقی بیشتر مجهز می شود تا اینکه از نظر عاطفی جهت پذیرش قطعیت مرگ توانمند شود. رس یک فیلسوف کوچک به بار می آید. با اینکه برخی مردم در پذیرش واقعیت مرگ دچار شکست می شوند و مشاوره باید آن را به چالش بکشد ( نلسون- جونز، 1996 ) گواه روشنی وجود دارد که مردم جوان برای پذیرفتن فرایند در ابتدا به اعتقادات متافیزیکی نیاز دارند ( لینز، b 1999 ). اظهار او « به نظر می رسید او به زندگی برگشت» ممکن بود یک آرزوی ناهشیار باشد برای یکی کردن مرگ ( فرض شده ) و برگشتن دوبارۀ پدر او به زندگی، با عیسی، چنانکه ادامهء مباحثه و گفتگو، پیشنهاد می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد