معنویت فردی شده

    برخی از دانش آموزان یک احساس غیر طبیعی از « کشف و شهود » و بسیاری دیگر از عقایدی و پدیده های ماوراءالطبیعی دارند. حتی به نظر می رسد استعدادهای عقلانی آنان در مدرسه، جهت پذیرفتن فقط آنچه می تواند بعنوان واقعی اثبات شده باشد، توسعه داده شده است. بیشتر دلداری ساختگی که جوانان ناآزموده تجربه کردند در داشتن یک معاشرت و همی با کسی جهت سهیم شدن رنجها و کسی که امنیت را در خلال لحظات ناامنی و در میان شبهای دراز برگرداند، یادآوری شد. ( گلدارد و گلدارد 1999 ) این تجربه از آنچه در مورد اعتقاد به ارواح وجود دارد بسیار دور نیست.

بسیاری از مردم « دی ژائو... را تجربه می کنند، تجربه از رویدادهای پی در پی و کودکان، مخصوصاً از طریق رسانه ها و حرفهای مفت فرهنگی، برای پذیرش کشوری غیرطبیعی بدون ملاک تجربی، مانند تجربیات خارج از بدن ( OBE ) و ادراک فراحسی ( ESP ) تله پاتی، غیبگویی، حرکت اجسام بوسیله ارواح، اخطارها، و پیش بینی آینده کاملاً آماده شده اند ( لینز، b 1995 ، تارت، 1975 ).با اینکه دین رسمی برای جوانان کمترین جاذبه را همراه دارد، در مورد پدیده های غیر طبیعی چنین نیست. داستانهای کتاب مقدس در مورد خداوند مردم را ندا می زنند ] عمداً [ و تجلیات الهی مشابه در نوشتجات ادیان دیگر برای اکثر نوجوانان، که احساس می کنند آنان متعلق به عصر خرافاتی گذشته و از قسم خاص ادبی علوم کهنه اند، گیرا و باور کردنی نیستند.

     مطالعه در تاریخ ادیان، یک شکل دیگر از معنویت را آشکار می سازد که تاکید کمتر بر تصوری از خداوند « بیرون از اینجا » در حمایت از عنصر خداوند در درون اشخاص دارد، که آن بسیار کمتر هستی شناسانه و بسیار فراگیر است. « معنویت باطنی » یک علاقهء عمومی در عصرهای مدرن شده است. و یک موضوع مرکزی در روانشناسی تحلیلی یونگی است. آن بخوبی منطبق با « خود ارگانیزمی» راه در حالت « شدن » و آن خودی باش که براستی وجود دارد، کیرکگارد است. روانشناسی کل نگر که مشاوره انسان گرایانه را پشتیبانی می کند، ساختاری از خود را تصریح می کند که به توسعه و رشد معنوی همانند رشد عقلانی و عاطفی ارزش می دهد. علاوه بر این من فکر می کنم روانشناسی ارتباطی مارتین بابر ( 1958 ) ما را در فهم طبیعت روحانی « خود » درارتباط با فردیت و اجتماع کمک می کند. من در جای دیگر به تفصیل در مورد پتانسیل ملاحظۀ روابط- اجتماع و همچنین مشاوره- از خلال یک عدسی که معنویت را بعنوان فطری تفسیر می کند، بنابراین، ممکن است من یک احساس عمیق از پیوند با همنوعان خود و دنیای طبیعی را ترویج داده باشم ( لینز، b 1995 ، 2000 ، 2002 ). خود فاش سازی، بخشهایی از فرایند ارتباط با مراجعان جوان در مشاورۀ معنوی را تشکیل می دهد.